خدای مـــــن

آنقدررر از آدم هایـــ این دنیا خستهـ ام 

که نه در بهشت میخواهم کنارشان باشم 

در در دوزخ و نه در بزرخ 

تنــــهااااییــــــ

بهترین و با معرفت ترین همراه من است ...

مرا بعد از مـــرگ

جایی ببر 

کــهــ با تنهایی ام 

تنـــها باشم

 

 از دیار دور یار اشنا میخواندم ........

نوشته شده در  برچسب:شهید , شهادت , شهدا , راهیان نور , از دیار دور اشنا میخواندم ,,ساعت   توسط B.M 

 

 منطق

 
سلاح سرد آدمهاییست

 
که دلشان بی دفاع شده است ...
 

 

 جادهـ هایــــ بی پایان را دوست دارمــــــ

دوست دارمـــ باغ هایــــــــــ بزرگـــــ را 

رود خانهـــ های خروشــــــان را 

من تمامـــ فیلم هایی کــهـــ در آن ها 

زندانیــان موفق بــهـــ فرار میــــشوند 

دوستــــــــ دارمــــــــ

دلتنگــــ رهایی ام 

دلتنگــــــ نوشیدن خورشـــــید 

در مـــن یک محکــــوم به حبس ابـــد 

پیـــــر و خمیـــــده 

با ذره بیــــــنی در دست 

نقشه هایـــ فـــرار را مـــرور میکنـــــد

 

 

 +پـــاییز است ...

پاییز است و پاییز همیشه ی خــــــــدا بهانه ای است

برای دلتنگــی !

 نه که دلت تنگ کسی باشد ... نه !

اصلا حرف من مفهومی زمینی ندارد 

دلت باید اندکی هوایی باشد فقط 

همـان اندازه که اسمان دلهره باران را در پاییز

لحظه به لحظه به انتظار نشستهــ !

دلت باید دلهره داشته باشد برای پاییز ...

برای ثانیه هایی سرد که لابه لای

نفس های داغ گم میشوند !

پاییز زیباست !

پاییز با همهـ دلگرفتگی هایش زیباست !

انقدر که تمام دلهره هایت را جمع کنی 

قهوه ای شیرین در فنجانی کوچکــــ در دست بگیری 

پای پنجره ای رو بهـ افق بشینی 

رو بهـــ آسمـان 

روبهـ خدا 

و تمام دلهره هایت را در نگاهت بگنجانی

و زیر لب خاطرات را مرور کنی !

خاطرات پاییز قبل شاید ...

شاید همــ باید پاییز بعد را به تصویر بکشی ...

پاییز بعد ...

کجا خواهم بود ؟!

چه حالی دارم ؟!

کلا پاییز همه حالی دارد 

میتوانی شادی کنی قدر همراهی 

و میتوانی غمگین باشی قدر تنهایی 

اما پاییز بعد ...

حتما رفتهـــ ام ! 

باید بروم ....

پاییز بعد باید برم و جا بگذارم تمام دلهره هارا

پشت قاب پنجره ای که هیچوقت نداشتم 

و همیشه در خیال پشتش نشسته ام و 

قهوه نوشیده ام و 

دلهره هایم را زیر لب با خدای خودم مرور کردم ! 

پاییز بعدی را در شهری دیگر اغاز خواهم کرد ! 

این . اینروز ها بزرگترین آرمــان من است !

نوشته شده در  برچسب:پاییز , ابان , ,ساعت   توسط B.M 

 

 مگر می‌توان 

تو را دوست نداشت؟

مثل اينكه

به پرنده بگویی پرواز نكن

بُغ می‌كند، می‌ميرد!

 خداي بخشنده و توبه پذير 


من آمده ام تا با تو بودن را


با سختي ها و هجرت هاي روزگار تجربه كنم


آمده ام هر چند زخمي ، وليكن مي آيم


تا با تو بودن را بياموزم


بنده ناچيزت ـ گرفتار

نوشته شده در  برچسب:خدا , گرفتار , بنده , بنده ی گناهکار , خدایا ,,ساعت   توسط B.M 

 

 ﻣﺘﺮﺳﮏ ﺭﺍ ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻧﺪ

 ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺑﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ…!

ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﻱ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ

ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻴﮕﻔﺘﻲ ﮐﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ”ﻗﺤﻄﻲ ﻋﺎﻃﻔﻪ”ﻫﺎﺳﺖ

 اسیرم کرده اند.

پیشترها جنگی بود .

دشمن رویارویی بود ، تیر وتفنگی بود ،

اسیر می شدند آدم ها ،

اسارت آن شکلی همه چیزش معلوم است .

هستند جنایتکارانی که بی اینکه جنگی باشد ،

آدم را اسیر بگیرند .اسمش اسیر گرفتن نیست .

آدم ربایی است .اسارتهای دیگر هم هست ،

که نه تاریخ آغازش پیداست ،نه نام آنکه اسیرت گرفته است

در خانه ام نشسته ام  ، اما نه آزاد ،که اسیر که گروگان ،

اسیر وامی یا مالی یا کسی از نزدیکان

یا آرزوهای بی بنیاد ، یا آدمهای کج ، یا عشقهای موقتی

اسیری اسیری است .

چه  فرقی می کند کی اسیرت کرده باشد وچرا ؟

تو همانی که میتوانی ، میتوانی صدا بزنی ،

بعد بگویی حالا دیگر اسیر نیستی ، برو

 و من بعد از شنیدنش مثل اسب زین کرده

و افسار در دشت های باز و زیر رگبار بهار ،

حس کنم اسیر نبودنم را

 

خدا برای  ما تجدیدیها

در امتحان بندگی، کلاس تقویتی گذاشته

 نام این دوره ی 30 روزه رمضان است

خدا  می گوید :خب ،روزه دارها

حالا موقع افطار موقع اجابت دعاست 

حالا وقتش شده بخواهید از من؟ درخواست کنید

یکی می گوید :آن خرما را بده و دیگری شیر و

آن دیگری ظرف آش را

کسی اصلا حواسش به خدا نیست

تا سحر می خوریم تا مغرب می خوابیم...

خرمایی تعارف به هم میکنیم

با حسی غریب می گوییم قبول باشد

و دوباره تا سحر می خوریم

تا مغرب می خوابیم!

خدایا شاید دیدی در بیداری از تو دور می شویم

فرمودی در رمضان، خواب هم عبادت است!

 

 می خواهم …
طوری لبخند بزنم که گویی هیچ چیز اشتباه نیست …
چنان صحبت کنم انگار … همه چیز عالیست …
آن چنان عمل کنم که رویایی است تمامش …
و
وانمود کنم … هیچ چیزی آزرده ام نمیکند …
هیچ وقت به قدرت واقعی خود پی نخواهید برد ،
مگر اینکه قوی بودن تنها گزینه باقی برای شما باشد
قلمت را بردار ، روی کاغذ بنویس :
زندگی با همه تلخی ها شیرین است .
نقطه سر خط!

 

نوشته شده در  برچسب:زندگی,تلخی زندگی, لبخند,زندگی با همه تلخی ها شیرین است,قدرت انسان,,ساعت   توسط B.M 

 بهار اول فروردین شروع نمی شود.
بهار از اولین برگ ها وشکوفه ها شروع نمی شود.
بهار وقت خریدن تقویم سال جدید  هم شروع نمی شود.
بهار،یک جایی توی سر آدم است.
دقیقا وقتی شروع می شود که آدم دنبال نقطه ای برای تغییر می گردد.
به خاطر همین، بعضی ها در سال چند بهار دارند،
بعضی ها هر چند سال یک بهار دارند،
و بعضی ها اصلا هیچ وقت بهار را نمی بیننند
بهار همین لحظه است.
همین لحظه که آدم می فهمد زندگی اش چیزی کم دارد،
چیزی را باید جا به جا کند.
چیزی را باید جلوی دست بگذارد…

نوشته شده در  برچسب:بهار,مثبت اندیشی,عشق,معرفت,انسان,دنیای درون ,ساعت   توسط B.M 

هنگامیکه که کسی را گرم و صمیمانه در اغوش میگیریم 

هموگلوبین خون او افزایش پیدا میکند هموگلوبین بخشی از 

خون است که ذخایر حیاتی را به همه اندام های بدن 

از جمله مغز و قلب میرساند .

افزایش هموگلوبین اعضای بدن را کوک و به پیش گیری 

از بیماریها کمک میکند .!

نوشته شده در  برچسب:محبت , جملات زیبا , جملات حکیمانه, اغوش گرم , عشق ,ساعت   توسط B.M 

میلیون ها درخت در جهان به طور اتفاقی 

توسط موش ها و سنجاب هایی کاشته شدند 

که دانه هایی را مدفون کردند و سپس 

جای مخفی ان را فراموش کردند .

خوبی کن و فراموش کن

روزی رشد خواهد کرد ...

نوشته شده در  برچسب:محبت, مهربانی, ارامش , درخت , جملات زیبا , جملات ارامش بخش ,,ساعت   توسط B.M 

با خودم هـسـتم خودِ حـقیقـی ، خودِ مجـازی .. خـودم ! آهـای تـو! حق نداری به گونه ای رفتار کنی که دلی خاطرخواه تو شـود حق نداری به گونه ای حرف بزنی که دیگری را متوجه خود کنی مهم حقیقی یا مجـازی بودن دنیا نیسـت ! مهم این است که حق نداری دل دیگری را به دنبال خود بکشانی!تـو تنهـایـی ؟ بـاش ! همدمـی نداری ؟ نداشتـه بـاش ! ازتنهایـی خسـته شـدی ؟ خسـته شده بـاش ! اما حق نداری با عشوه گری در دنیای حقیقی یا مجـازی ، در زندگـی دیگـری خللی وارد کـنی ! آیا تاوان تنهایـی تو را یک خانواده باید بپـردازد ؟ مواظب بـاش ! مواظب رفتارت ! مواظب گفتارت ! مواظب دلت ! حق نداری درمحیط مجازی ازکلماتی استفاده کنی که دلی بلرزد حق نداری به هربهانه ای با دیگری مزاح کنی ! حق نداری با رفتارهایت ؛ با کارهایت ؛ با نوشـته هایت و با .. نظردیگـری را به خود جلـب کنی ! نـه ! حـق نـداری !

 

گلهایی که در انزوای جنگل میرویند عطر خود را منتشر میکنند 

چه کسی در انجا باشد که از انها قدر دانی کند چه نباشد ...

چه کسی از کنارشان بگذرد چه نگذرد 

**معطر بودن طبیعت گل است **

مانند انسانهایی که وجودشان سرشار از عشق است 

و بی هیچ توقعی لبخند میزنند و مهربانند 

تقدیم به انهایی که بی توقع مهربانند 

نوشته شده در  برچسب:گلها , قدر دانی , طبیعت گل , جملات زیبا , جملات زیبا در مورد مهربانی ,ساعت   توسط B.M 

برای دانلود فیلم با کیفیت عالی روی لینک زیر کلیک کنید ...

http://uplod.ir/3i9mvs2fua13/f7fc8dc499129576f4a7d5d8b5cbf95f1572783.mp4.htm

 


سالها پیش در كشور آلمان زن و شوهری زندگی می كردند که آنها صاحب فرزندی نمی شدند. یك روز كه برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند ببر كوچكی در جنگل نظر آنها را به خود جلب كرد.
 
 
بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب

 همیشه، مراقب حرف هایی
که میزنی باش !
مخصوصا وقتی
عصبی یا دلخور هستی ...
بعضی کلمات همچو تَرکِشی می ماند
که کنارِ قلب می نشیند
نمی کُشد !
ولی، تا آخر عمر عذاب می دهد ...

نوشته شده در  برچسب:مراقب حرفهایت باش , قلب شکسته , قلب , دل ادما , جملات زیبا ,ساعت   توسط B.M 

 

 چه می دانم آنکه از روبه رو می اید چه در سر دارد ؟

دوستی یا دشمنی ؟

 از کجا بدانم که دستش به تیغ است یا دلش به دوستی ؟

چه سرزمین ترسناکیست این تبعیدگاه رنج .

 وقتی کسی می گوید : «سلام»

 یا می گوید« زنده باشی» یا چیزی از این دست ، دلم آروم میگیرد

سلام واحوالپرسی آرزوی سلامت وزندگیست .

نه آرزوی رنج و مرگ ، نه آروزی اندوه ودلتنگی ، نه ارزوی غصه وتنهایی

سلام نام توست .

نامی که با گفتنش آدم ها به هم آرامش وسلامت هدیه می دهند .

نامی که با گفتنش وحشت کم میشود

ومردم به مهم نزدیک میشوند ،

 چه می کردیم اگر این نامت را به ما نیاموخته  بودی ؟

با این همه سرما وکدورت میانمان چه می کردیم ؟

بی نام تو ای خدای تحیت وسلام ؟

سپاس سپاس سپاس

نوشته شده در  برچسب:سلام , دوست یا دشمن ,ساعت   توسط B.M 
صفحه قبل 1 صفحه بعد